فرهنگ امروز: شهید آیتالله علی قدوسی، متولد ۱۳۰۶ و از شاگردان برجسته امام خمینی و آیتالله طباطبایی و ازجمله اساتید تحولخواه و نوآور در حوزه علمیه قم بود که با تأسیس مدرسه حقانی (به یاری شهید بهشتی و عدهای دیگر) نقش مهمی در تربیت طلاب انقلابی و آشنا به مسائل روز ایفا کرد.
وی پس از پیروزی انقلاب با حکم امام خمینی به سمت دادستان کل انقلاب منصوب شد و در این منصب با همراهی شهید بهشتی (رئیس دیوان عالی کشور) به ساماندهی نظام قضایی کشور و برخورد با افرادی که سعی در براندازی نظام داشتند، پرداخت.
روز ۱۴ شهریور ۱۳۶۰ براثر انفجار یک بمب آتشزای قوی در یکی از اتاقهای دادستانی کل انقلاب که یکی از افراد نفوذی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) آن را کار گذاشته بود، آیتالله قدوسی، دادستان کل انقلاب، بهشدت مجروح شد و پس از انتقال به بیمارستان به شهادت رسید.
عامل اصلی بمبگذاری، شخصی به نام محمود فخارزاده کرمانی بود. گفتنی است، سازمان مجاهدین خلق در شماره ۲۳۶ نشریه مجاهد، مسئولیت ترور شهید قدوسی را بر عهده گرفت.
روایت آیتالله ریشهری
به گفته حجتالاسلام ریشهری، که در نزدیکی محل حادثه حضورداشته است، شدت انفجار به حدی بوده که قسمتی از دیوار اتاق آقای قدوسی و تراس طبقه دوم ساختمان فروریخته و وی از داخل اتاق به بیرون پرت شده و به پایین سقوط کرده است.
روایت حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی[1]
خسارت بزرگ
آقای هاشمی رفسنجانی ماجرای انفجار در دادستانی کل انقلاب را چنین نقل کرده است:
بمب را در سقف اتاق طبقه پایین که کتابخانه بزرگی است، کار گذاشتهاند و سقف پایین آمده و بالاخره براثر ضربهمغزی، ایشان در ساعت دو و ده دقیقه بعدازظهر، شهید شد. رحمت خدا بر ارواح پاکشان. برای دادگاه انقلاب و قضایی کشورخسارت بزرگی است.
درخواست رجوی از قدوسی برای پست نخستوزیری[2]
روایت محسن رضایی
محسن رضایی، فرمانده سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در کتاب تاریخ شفاهی خود نقل میکند:
مسعود رجوی با مسئولان ردهبالای نظام ارتباط برقرار کرده بود. آیتالله قدوسی دو هفته قبل از شهادتش برای من تعریف کرد: مسعود رجوی مدتی قبل، پیش من آمد و گفت که ما مخلص روحانیت هستیم. شما من را نخستوزیر کنید، تا هرچه میل و خواست شماست، اجرا کنم.
بازتاب رسانهای[3]
شهادت آیتالله علی قدوسی؛ دادستان کل انقلاب که یک هفته پس از انفجار در ساختمان نخستوزیری به وقوع پیوست، بازتاب وسیعی در رسانههای خبری دنیا داشت.
برخی خبرگزاریها و نشریات با بهرهگیری از این واقعه، به پوشش تبلیغاتی به نفع سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و بزرگنمایی توان این سازمان، ضعف کارایی دستگاههای امنیتی کشور پرداختند.
رادیو بیبیسی کوشید تا اوضاع ایران را وخیم و در آستانه سقوط جلوه دهد: اینک رژیم روحانیون در ایران به مویی بسته است و این حکومت تنها آیتالله خمینی را دارد و بس. البته بهغیراز یک ارتش خصوصی به نام پاسداران انقلاب، بیکاری روزافزون، تورم اقتصادی و صنایع فلج و ازهمپاشیده ایران، هر روز از تعداد پشتیبانان رژیم روحانیون کم میکند. ارتش نیز تنها به آیتالله خمینی وفادار است و پس از حکومت روحانیون، بهاحتمالزیاد از بین خواهد رفت.
البته اغلب رسانههای خبری و نشریات در تحلیلهایشان به این نکته اشاره میکنند که تا آیتالله خمینی زنده است و با توجه به وضعیت گروههای مخالف ایران، بهویژه در خارج از کشور، امکان فروپاشی نظام جمهوری اسلامی وجود ندارد.
منابع:
[1]ایزدی، یدالله، شکستن محاصره آبادان: روزشمار جنگ ایران و عراق (کتاب پانزدهم)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، ۱۳۹۶، صفحه 745
[2]اردستانی، حسین، راه؛ دوران مبارزه، بحران گروههای سیاسی (جلد ۱): تاریخ شفاهی دفاع مقدس: روایت محسن رضایی، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ دوم، ۱۳۹۹، صفحه ۳۸۵.
[3]ایزدی، یدالله، شکستن محاصره آبادان: روزشمار جنگ ایران و عراق (کتاب پانزدهم)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، ۱۳۹۶، صفحات ۷۴۶، ۷۴۷.
نظر شما